
بررسی بازی The Last Faith
بررسی بازی The Last Faith – شبی خونین در دنیای مترویدوانیا
The Last Faith اثری هیجانانگیز است که با گرافیک پیکسل آرت و داستانی تاریک و مهیج، بازیکنان را به دنیایی خطرناک میکشاند. در بازی The Last Faith، شما با هیولاها و مخلوقات ترسناکی مواجه خواهید شد و باید با استفاده از اسلحههای مختلف و مهارتهای خود، با این دشمنان مقابله کنید. دنیای The Last Faith پر از مکانها و اسرار مختلف است که بازیکنان را به خود جذب میکند. اگر به دنیاهای تاریک و مهیج مترویدوانیاها علاقه دارید، The Last Faith میتواند یک تجربه جذاب و نفسگیر باشد. در ادامه با ما در اورگیم همراه باشید تا در برسی بازی The Last Faith این عنوان گوتیک دنیای گیم را بررسی کنیم.
داستان بازی The Last Faith
سبک بازی The Last Faith مترویدوانیا است. Metroidvania در واقع زیر شاخهای از سبک اکشن ماجرایی است که بیشتر در بازیهای دوبعدی دیده میشود. نام این سبک از ترکیب دو مجموعه Metroid و Castlevania ایجاد شده است.
The Last Faith مملو از فضاهای غمناک و معماری گوتیک است که به اندازه شیرینترین رویاهای Vincent Valentine تیره و خونین است. صرفا از نظر جلوههای بصری، بازی استودیو Kumi Souls Games (کومی سولز) فوق العاده است ولی از لحاظ دیگر، چیز جدیدی به ژانر خود اضافه نمی کند و از توقعات بازیکن فراتر نمی رود که در ادامه به آنها اشاره خواهم کرد.
در داستان The Last Faith، شخصی به افراد بدجنس تواناییهای فوقالعادهای بخشیده است و آنها از این تواناییها استفاده میکنند تا زندگی مردم عادی را به کابوس تبدیل کنند. شخصیت اصلی بازی، اریک، در این دنیای پر از راز و داستانهای عجیب، در مقابل دشمنان ظاهر میشود.
اریک، که به قدرت خود اعتماد دارد، به جنگ اشرافزادگان تشنه قدرت، موجودات وحشتناک و دانشمندان دیوانه می رود. او با رازهای گذشتگان، فرستادههای دروغین، خدایان، طلسمها و جادوهای قدیمی روبه رو خواهد شد و سبب نابودی فرقههای مذهبی می شود. The Last Faith از جو قرون ویکتوریایی و عناصر کاتولیکی- مذهبی استفاده زیادی می کند.
در این راه پر پیچ و خم، موجوداتی به نام بدن سردها (the Cold Ones) حضور دارند که تنها افراد انگشت شماری در دنیای بازی از آنها نمیترسند.
نحوه داستان گویی The Last Faith گمراهکننده و پرپیچ و خم است که در این نوع سبک بازی، مسئله جدیدی نیست. در این سفر 15 ساعته، شاهد مناظری از شهرهای برفپوش، سردخانههای مخوف و عمارتهای خراب هستید، که سه پایان متفاوت را در خود جای داده است.
گیم پلی The Last Faith
The Last Faith عنوانی اکشن-ماجراجویی و دوبعدی است. در ابتدای بازی، شما میتوانید یکی از چهار سبک مبارزه را برای شخصیت خود انتخاب کنید. این سبکها تنها ویژگیهای ابتدایی (Stat) را تعیین میکنند و در ادامه، شخصیت شما به طور کامل قابل شخصیسازی است. برخلاف بسیاری از آثار دیگر که انتخابهای متنوع و زیادی را به بازیکن در این زمینه ارائه میدهند، The Last Faith از اضافه کردن کلاسهای اضافی خودداری کرده و راه سادهتری را پیش گرفته است.
در این بازی پلیر فقط پارامترهای سرعت، قدرت، تکنیک، ذهن و غریزه را برای ارتقاء دارد. البته اسلحهها نیز قابل ارتقاء هستند هر چند این امر ممکن است به نظر محدود بیاید، اما در کل، بازی سیستم و مکانیک حمله سادهای دارد، به طوری که اکثر پلیرها به واسطه تجربه کردن عناوین مشابه، از قبل با آن آشنایی خواهند داشت.
به عنوان اثری در سبک مترویدوانیا، داستان اریک در ابتدا واضح نیست و بازیکنان سوالات زیادی دارند. The Last Faith به وضوح از بازی موفق فرام سافتور یعنی Bloodborne الهام گرفته است، اما در مقایسه با آن، پیچیدگی و گستردگی The Last Faith کمتر است. یکی از بزرگترین مشکلات این بازی، نبود هماهنگی و انسجام در بخش داستانش است.
در ابتدا، اریک خود را در Oxnyville Manor، مکانی ویران و ترسناک پیدا میکند، که محل شروع بازی است. در عمارت آکسنویل میتوانید اسلحهها و طلسمهای خود را ارتقاء دهید. خوشبختانه، سیستم تلپورت (سفر آنی از نقطهای به نقطه دیگر) از ابتدای بازی قابل استفاده است که دسترسی به عمارت Oxnyville را آسان کرده است. با کشف بیشتر نقشه، میتوانید نقاط بیشتری برای تلپورت پیدا کنید و در زمان خطر به خانهی امن خود فرار کنید.
از جمله ایراداتی که به The Last Faith وارد است نبودن لاگ یا همان دفترچه یادداشت است. یعنی بازیکنان باید هر چیزی را که یک شخصیت به آنها گفته است را بیاد داشته باشند و بدانند کدام وسیله و آیتم را به کدام شخصیت برای پیشبرد داستانهای فرعی بازی بدهند. گاهی اوقات NPCها از اریک میخواهند وسیلهای را پیدا کند ولی تا زمانی که آیتم را به NPC تحویل دهید، مشخص نیست که این شروع یک کوئست و ماجرای جدا است یا صرفاً جزوی از داستان اصلی حساب میشود. خوشبختانه، ماموریتهای فرعی چندان دشوار نیستند.
پاداشهای زیادی برای افرادی که تمام نقاط The Last Faith را بررسی کنند، وجود دارد. اگرچه برعکس اکثر بازیهای این سبک هیچ چیز مخفی پشت دیوارها نیست. این پاداشها برای پیشرفت در درخت مهارتهای شخصیت ضروری است بنابراین بهتر است که تمام وسایل شکستنی را بشکنید و جایزههای مخفی در آنان را بردارید. غیر از کوزهها و ظروف، باید تمام اتاقهای عمارتها را نیز بگردید تا بتوانید کلیدها را برای رفتن به مرحله بعدی پیدا کنید. این کار در کل سیستم بدی نیست اما پس از مدتی خسته کننده و یکنواخت میشود.
علاوه بر نقدی که مطرح شد، باید گفت که ایجاد حس نیاز به کاوش در محیط بازی، پیادهسازی خوبی داشته است. استودیوی سازنده بازی در این عنوان از ایدههای استاندارد ژانر Metroidvania استفاده کرده و انتظارات بازیکنان را برآورده کرده است.
مبارزات با باسها جزو لحظات شیرین بازی The Last Faith است. به طور کلی تعداد معدودی از این باسها ضعیف هستند و اکثر آنها در اولین تلاش و مبارزه خطرناکاند و شکست در مقابلشان امری اجتنابناپذیر است. الگو و ضعفهای باسهای بازی تنها با گذر زمان و آزمون و خطا مشخص میشود. گاهی بهتر است اسلحههای مختلفی را امتحان کنید تا بهترین روش برای شکست آنها را پیدا کنید. همچنین اگر از تمام معجونهای سلامتی خود در اولین مبارزه خود با این باسها استفاده کنید، بعدا به دردسر میافتید.
در بعضی لحظات، هیجان بازی The Last Faith به اندازهای بالا است که هر چقدر هم بمیرید، دوباره باز میگردید، چرا که میخواهید به هر نحوی که شده باس آن بخش را بکشید.
در بازی The Last Faith، بازیکن میتواند چهار اسلحه یا طلسم را همزمان حمل کند، دو تا در دست راست و دو تا در دست چپ. دست راست برای حملات اصلی استفاده میشود، مثل تبرها، شمشیرها، شلاق و چکش. هر کدام از این 16 اسلحه قابلیتهای متفاوتی دارند و پلیر برای یافتن تمام آنها باید کند و کاو کند. تفاوت بین اسلحهها و نیاز به انواع مختلفشان، در زمان استفاده از تفنگ و حملات ترکیبی بیشتر احساس میشود.
سیستم طلسمها نیز بسیار جذاب است و گاهی حتی تاثیر بیشتری نسبت به آنچه فکر کنید دارد. استفاده از جادو و ترکیبش با سلاح سرد به پلیر انعطاف بیشتری میدهد و در کل حملات ترکیبی با طلسم سادهتر است.
همه عناصر این بازی، قبلاً در دیگر عناوین دیده شده است. با این حال، با وجود تکرار ایدهها و الگوها، The Last Faith به عنوان یک اثر مترویدوانیایی، قابل قبول است.
گرافیک و موسیقی The Last Faith
با توجه به این که این بازی از سبک هنری خاص پیکسل آرت استفاده میکند، جلوههای بصری آن ترکیبی از زیبایی و سادگی است. در این بازی، طراحان با دقت به جزئیات توانستهاند تجربه جذابی برای بازیکن ایجاد کنند. این سبک گرافیکی، با اینکه ممکن است به نظر برخی بازیکنان قدیمی باشد، توانسته حسی نوستالژیک به بازی The Last Faith بدهد. استفاده از پیکسل آرت بازی به بهبود عملکرد بازی نیز کمک کرده و نگرانی از بابت افت فریم، حداقل روی سیستمی متوسط اما به روز، نخواهید داشت. گرافیک پیکسلآرت در The Last Faith نمونهای قابل قبول از تلفیق هنر و تکنولوژی است.
از طرفی اهمیت موسیقی در جلب توجه و تعامل با بازیکن را نباید دست کم گرفت. از آنجایی که بخش صوتی یکی از ویژگی های مهم بازی است، The Last Faith با به کار گیری موسیقیهای زیبایی، توانسته احساسات و انرژی داستان را به خوبی منتقل کند. بازی با ترکیب افکتها و ملودیهای قدیمی، به دنبال ایجاد یک تجربه صوتی جذاب است. این موسیقی در هماهنگی با اتمسفر تاریک و غمگین بازی، باعث میشود که بازیکنان به عمق جهان The Last Faith فرو بروند.
علاوه بر این، تغییرات موسیقی در هنگام مبارزات با دشمنان، لحظات تنشآور و حساس بازی را به خوبی تلقی میکند. این آواها، به بازیکن احساس درگیری و هیجان مضاعف میدهند و تاثیر مستقیمی بر تجربه گیم پلی دارند. در کل، از موسیقی The Last Faith میتوان به عنوان یک جنبه مثبت بازی یاد کرد. گرافیک و موسیقی این گیم توانسته بازیکن را در جهان بازی غرق کند و تجربهای تصویری و شنیداری خوبی ارائه دهد.
خلاصه بگم...
The Last Faith عنوانی گوتیک در ژانر محبوب مترویدوانیا است که با تنوع زیاد اسلحه و مبارزات خونینش، ارزش یک بار بازی کردن را دارد هر چند که در این ژانر آثار بهتری برای تجربه کردن وجود دارد.
امتياز اورگيم
7( امتیازدهی)
What is your opinion about this article?
submit Comment