
بررسی بازی Robocop: rogue city
«زنده یا مرده ، تو با من میای» ، بی شک طرفداران پلیس آهنی با این دیالوگ خاطرات زیادی را مرور و یادآوری خواهند کرد، از زمان اولین فیلم روبوکاپ ساخته پل ورهوفن (Paul Verhoeven) که یکی از شاخص ترین آثار در ژانر علمی-تخیلی و سایبر پانکی بوده تا ریبوت بد و نچسبی که در سال 2014 توسط خوزه پادیها (José Padilha) ساخته شد که تنها نام Robocop را به دوش میکشید و غیر از این شباهتی به ابرقهرمان محبوب ما نداشت. در متن پیش رو، به بررسی بازی Robocop: rogue city خواهم پرداخت تا ببینیم تازهترین اقتباس از داستان نوستالژیک پلیس آهنی تا چه حد در برآورده کردن انتظارات طرفداران موفق بوده است.
با اورگیم و بررسی بازی Robocop: rogue city همراه باشید.
بررسی بازی Robocop: rogue city ، ادای احترام سازندگان به فرنچایز روبوکاپ
پلیس آهنی، فراز و نشیب های زیادی در حوزه سینما و ویدیوگیم از سرگذرانده است ، بعضی آثار تولیده شده از آن مانند فیلم های اول و دوم یا بازی های عرضه شده روی آتاری، محصولات درخوراحترامی بودند و برخی دیگر مانند فیلم سوم یا بازی Robocop 2003 افتضاحاتی در نوع خود منحصربه فرد!
در جدیدترین محصول ساخته شده صنعت گیم درباره روبوکاپ توسط استودیوی نه چندان خوش نام Teyon که سابقه ساخت بازی های بدی مانند Terminator: Resistance و Rambo: The Video Game را در کارنامه خود دارد به بررسی این موضوع می پردازیم که آیا Robocop: rogue City توانسته است با بودجه اندکی که داشته انتظارات طرفداران را پاسخ دهد و آن ها را بعد از چندین سال حسرت در طلب اثری خوب از پلیس آهنی دوست داشتنی، راضی نگه دارد یا خیر؟ سوالی که خوشبختانه پاسخ آن تا حدودی در بررسی بازی Robocop: rogue city بله است.

پلیس آهنی ، الکس مورفی ، کلیشه و دیگرهیچ! – داستان در بررسی بازی Robocop: rogue city
داستان Robocop: rogue city در بازه زمانی بعد از فیلم دوم و قبل از قسمت سوم آن روایت می شود. اولین ضعف نگارش داستان نیز از همین ابتدا با انتخاب سازندگان برای این بازه زمانی ، خودش را نشان می دهد. چرا که اگر شما این شخصیت را نشناخته و طرفدار آن نباشید درک درستی از الکس مورفی ، پیشینه او ، شهری به نام Detroit که درآن به مجازات جنایتکاران می پردازد ، شرکت OCP که روبوکاپ را ساخته و کنترل شهر را بر عهده دارد و همچنین روابط او با دیگر شخصیت ها مثل ان لوئیس (Anne Lewis) ، نخواهید داشت و داستان بازی Robocop: rogue city برایتان گیج کننده خواهد بود. اگرچه برای طرفداران این قضیه متفاوت بوده و با وجود این که روایت بازی ، حرف خاصی برای گفتن ندارد اما پر از ارجاعات مختلف به فیلم ها ، سریال ها ، انیمیشن ها و حتی کمیک بوک های روبوکاپ است که مخاطب را مدت زمانی، هرچند کوتاه، در دنیای پلیس آهنی مشهور داستان ما غرق خواهد کرد.
داستان همانطور که اشاره شد بعد از قسمت دوم و اتفاقات مبارزه پلیس آهنی با رهبر گروه ماده مخدر نوک (Nuke) یعنی قابیل (Cain) دنبال می شود که در آرامش نسبی که به شهر دیترویت حکم فرما شده جریان دارد اما همه چیز با ورود گروهی به نام Torch Heads به هم می ریزد، گروهی که تهدید به کنترل شهر کرده و سعی بر قدرت نمایی می کند. شخصیت منفی اصلی داستان (آنتاگونیست) یعنی وندل آنتونوفسکی (Wendell Antonovsky) که رهبری این گروه را بر عهده داشته یکی از کلیشه ای ترین آنتاگونیست های موجود خلق شده در روند بازی های ساخته شده و نشده از شخصیت روبوکاپ است! تنها مزیت سر و کله زدن با این شخصیت حس نوستالژی گونه ای است که هنگام مواجه با کلیت بازی همیشه همراه با شما است. حتی غافلگیری های ایجاد شده و پیچش داستانی در اواخر آن نیز کمکی به بهبود کیفیت موجود نکرده و با داستانی قابل پیش بینی طرف هستیم که برای خالی نبودن عریضه ، حضور دارد.

میتوان گفت تنها نکته مثبت موجود در روند داستانی همانند فیلم ها (به خصوص قسمت های اول و دوم و همچنین مینی سریال Robocop: Prime Directives) پرداختن به شخصیت انسانی پلیس آهنی یا بگذارید بهتر بیان کنم ، تقابل نیمه ماشینی و نیمه انسانی الکس مورفی و روند کابوس وار توهم های او از دیدن زن و پسرش و همچنین زندگی قبلی اش است که به شدت یادآور گذشته دردناک روبوکاپ، البته در حد اشاره های دور و نزدیک اندکی است که نمایی از رشد شخصیتی او را جلوه گری می کند.
شخصیت الکس مورفی که حالا قوی تر و رنج کشیده تر از قبل خودش را به ما نشان میدهد در داستان بازی با رفتارها ، گفته ها و اعمالش سعی دارد هنوز نشان بدهد که بعد انسانی او مغلوب ماشینیسم ساختاری اش و نیز دنیای اطرافش نشده و به نقل قول از دیالوگ یکی دو NPC، انسان تر از شخصیت های دیگر داستان است. الکس مورفی در RoboCop: Rouge City به خوبی با مخاطب ارتباط می گیرد ، اثبات می کند که هنوز روح دارد و شخصیت پردازی اش برای طرفدارعام و خاص تا حدودی جذابیت های مخصوص خودش را دارد. برخلاف دیگر شخصیت های داستانی که تنها برای پیشبرد روند داستان حضور دارند، NPC ها پرداخت خوبی ندارند و تنها با برخی از آن ها همانند Old Man و Anne Lewis نه از بابت پرداخت مناسب بلکه از طریق ایجاد حس آشنای قدیمی که برای مخاطبان این فرنچایز فراهم کرده است ، میتوان ارتباط گرفت.
«بازی در انتهای هر مرحله با توجه به نوع عملکرد شما امتیازی را اعطا می کند »
بدون دردسر باهام بیا وگرنه مشکلی پیش خواهد آمد!
از زمانی که کنترل پلیس آهنی را در بازی به دست می گیرید ، حرکت کند کاراکتر و نحوه چرخش دوربین، شبیه ساز خوبی از سنگینی جثه او در هنگام قدم زدن یک سایبورگ که وارد هرکجا می شود کاریزما و ابهت خاصی دارد را به مخاطب منتقل می کند. هرچند که ممکن است برای بعضی افراد که عادت به شخصیت هایی از نظر سرعت آرام ندارند بعد ازمدتی این نحوه حرکت اعصاب خرد کن شده و سعی کنند در تمامی مراحل از دکمه دویدن برای جا به جایی کاراکتر استفاده کنند. البته که تعبیه این حرکت سریع تاثیر چندانی در سرعت پلیس آهنی نداشته و باید به راه رفتن او تا حدودی عادت کرد. دو سه ساعت ابتدایی در حکم مقدمه برای آشنایی با مکانیزم های بازی است.
زمانی که در اولین مرحله قدم به میان دشمنان گذاشته و شروع به قلع و قمع آن ها می کنید، از گان پلی نسبتا روان و سریع و نشانه گیری بازی ذوق زده خواهید شد. چرا که تمام آن ها برایتان به مانند آثار قدیمی روبوکاپ در مدیوم سینما رنگ و بویی از خاطرات قدیمی را با خود به همراه دارند، مثل تفنگ کلت همیشگی پلیس آهنی که مهمات بی نهایتی دارد تا مدل خاص نشانه گیری او که تجربه کردن در یک فیلم زنده را برای مخاطب فراهم میسازد. هرچند که تمام این ها زیر سایه گسترده طراحی ضعیف مراحل و هوش مصنوعی مقوای دشمنان رنگ می بازد. طراحی قدیمی مراحل RoboCop: Rogue City که در حد بازی های نسل ششم هم نبوده و چیزی به نام هوش مصنوعی که در بازی وجود ندارد بعلاوه شخصیت های منفی ای که تنها کیسه های خون متحرکی هستند تا به وظیفه شان یعنی این ور و آن ور دویدن(!) عمل کنند و تنها کارشان شلیک بی وقفه و نارنجک انداختن است، تمامشان ممکن است در این پرده آغازین، تکرار آزار دهنده ای را برای مخاطب به ارمغان بیاورند. اما همه چیز زمانی که از چندین مرحله ابتدایی بازی عبور می کنید و قابلیت شخصی سازی تفنگ اصلی روبوکاپ یعنی AUTO-9 را به دست می آورید، بهترخواهد شد. البته هنوز مشکلات نامبرده به قوت خود باقی است اما در چندجایی از بازی خلاقیت و استفاده از المان های جالبی در مراحل را توسط سازندگان خواهید دید که هرچند معدود بوده اما لحظات مفرحی را رقم خواهند زد.

ارتقا در بازی روبوکاپ در دو قسمت کلی قابل انجام است ، یکی از آن ها درخت مهارت های شخصیت اصلی بوده و دیگری قابلیت های شخصی سازی اسلحه او. در قسمت مهارت های اصلی که شامل مواردی مانند اسکن کردن، نشانه گیری، زره حفاظتی و … است موارد بی موردی را می بینیم که هرچند در نوع خود جالب توجه به نظر می رسند ولی به درد پیکره و تم اصلی بازی نمی خورند و اگر هیچکدام را هم ارتقا ندهید به راحتی خواهید توانست بازی را تا آخر پیش ببرید. برای مثال مهارت «روانشناسی» یکی از همین موارد است که برای انتخاب دیالوگ های مختلف در بازی قابل ارتقا خواهد بود.
در وهله اول سوالی که مطرح میشود این است که چرا بازی ای مثل پلیس آهنی باید مانند بازی های نقش آفرینی سیستم انتخاب دیالوگ به درد نخوری داشته باشد؟ و در بعد اینکه به فرض مثال همچین مکانیزمی در بازی حیاتی و مربوط به شالوده کلی آن است ولی زمانی که تاثیری در روند داستانی ندارد مهارت مربوط به آن چرا باید در RoboCop: Rogue City پیاده شود؟ بهتر بود سازندگان به جای تلف کردن وقت خود در اینگونه موارد تمرکز خود را بر روی پیشرفت طراحی مراحل و یا تنوع بیشتر در گان پلی بازی می گذاشتند.
بخش دوم ارتقا در اسلحه اصلی الکس مورفی (AUTO-9) است. در جای جای بازی از طرف شرکت او سی پی برای کاراکتر بردهایی (Board) همانند چیپ ست قرار داده شده است که با بهینه سازی بخش های مختلف آن نظیر ظرفیت تیر ، مقدار آسیب و … می توان اسلحه کاراکتر را ارتقا داده و با آن به جان دشمنان بی مغز بازی افتاد. استودیوی سازنده ظاهرا تا حدودی متوجه بوده که در بخش هوش مصنوعی چه گلی کاشته است به همین خاطر بعد از اضافه شدن بخش ارتقا اسلحه دشمنان بازی با تعداد بیشتر و اندک قابلیت های جدیدتر مانند استفاده از جلیقه ضد گلوله و … به شما حمله می کنند تا بحش شخصی سازی اسلحه آنقدرها هم تعادل بازی را به نفع پلیس آهنی به زمین نزند.
طراحی تمام اسلحه های بازی به غیر از سلاح اصلی شخصیت هم زشت و ناکارآمد ارائه شده است و شما ترجیح میدهید که به پیستول روبوکاپ در اکثر روند بازی اتکا کنید. هرچقدر که در طراحی مراحل اصلی کم کاری شده ، در بخش مراحل فرعی بازی روی دیگرش را به شما نشان می دهد تا بتواند از به تکرار افتادن آن جلوگیری کند. مراحلی مانند پیدا کردن گربه یک پیرزن ، تذکر به چند جوان به خاطر صدای بلند ضبط ، حل کردن یکی دو معمای قتل و … تنوع و طنز خوبی مخصوص به سری پلیس آهنی را در خود جای داده اند تا شما بتوانید در محیط سندباکس گونه آن به اکتشاف بپیردازید و از ارجاعات بازی در اینگونه موارد لذت ببرید.

ظاهری زیبا در باطنی زشت – گرافیک بازی Robocop: rogue city
بازی RoboCop: Rogue City با موتور بازی سازی آنریل انجین 5 ساخته شد است. در ابتدا اتمسفر و فضاسازی خوب و نورپردازی عالی آن توجهتان را جلب خواهد کرد. طراحی محیط همانند فیلم های قدیمی روبوکاپ بوده و به خوبی توانسته است حس و حال قدم زدن در شهر دیترویت را به شما القا کند. طراحی پلیس آهنی نیز به خوبی انجام پذیرفته است و برای طرفداران یاد و خاطره شخصیت محبوب شان را به زیبایی زنده خواهد کرد. اما تمام زیبایی بازی بعد از گذر از این موارد رنگ می بازد.
گرافیک فنی ضعیف و بافت ها و تکسچرهای بی کیفیت باعث می شود تا با رویی دیگر و نه چندان زیبا از بازی نیز برخورد کنیم.
طراحی چهره شخصیت ها بی روح بوده و انیمیشن خشک چهره آن ها در کنار کارگردانی بد میان پرده های بازی باعث می شود در هنگام ادای دیالوگ هایشان هیچ احساس خاصی را منتقل نکنند. حتی در گره های حساس داستانی به قدری انیمیشن ها و دیالوگ ها بد ارائه می شود که نمی تواند آن نتیجه ای که احتمالا تولیدکننده ها به دنبالش بودند را به خوبی انتقال دهد. طراحی چهره NPC ها نیز اکثراً شبیه به یکدیگر بوده و در هنگام جست و جو در محیط های مختلف بازی با این مسئله زیاد مواجه خواهید شد.
نورپردازی بازی در محیط های بسته و باز به شکل بسیار خوبی تعبیه شده است و باعث می شود صحنه های چشم نوازی را بتوانید مشاهده کنید. سازندگان توانسته اند در ساختن فضای مناسب شهر، اداره پلیس و مکان هایی از این دست زیبایی و نوستالژی را به خوبی با همدیگر ادغام کرده و به یادآوری خاطرات در ذهن طرفداران دست بزنند.
تخریب پذیری در محیط به لطف استفاده از آخرین ورژن موتور آنریل به خوبی قابل اجرا و مشاهده است. هرچند تمام اشیای موجود در بازی را نمی توان به درستی تخریب کرد و در برخی مواقع باعث تعجب شما خواهد بود که چرا شیشه های فلان فروشگاه را نمیتوانید با شلیک گلوله ای بشکنید، اما بررسی لحظاتی مانند شلیک به دشمنان از پشت جبعه های چوبی ، ستون های بتنی قابل تخریب در مبارزه ها ، منفجر کردن وسایل نقلیه و حتی استفاده خلاقانه از این تخریب پذیری در یکی از مراحل بازی برای اعتراف گیری از دشمن و مواردی از این دست موقعیت های جالبی را در بازی رقم زده و باعث رضایت نسبی برای مخاطب خواهد شد.
طراحی سلاح ها به غیر از سلاح اصلی نیز همانطور که پیش تر اشاره شد کم جزئیات و تا حدودی زشت بوده که باعث شده بازی روبوکاپ در برابر دیگر رقبای جدید و قدیمی حود در سبک شوتراول شخص که در بسیاری از آن ها طراحی اسلحه یکی از جذابیت های اصلی می باشد، حرفی برای گفتن نداشته باشد و شاهد عدم دقت و نذاشتن زمان کافی در این مورد باشیم.

میراثی ماندگار اما فراموش شدنی – موسیقی در بررسی بازی Robocop: rogue city
از شروع ورود به منوی بازی و شنیدن تم اصلی روبوکاپ ساخته باسیل پولدوریس (Basil Poledouris) با آن ضرب آهنگ گوش نوازش به همراه اولین مرحله تا به آخرین نقطه بازی ، هربار که موسیقی اصلی پلیس آهنی شنیده می شود، زیبایی آن بیشتر خودش را نمایان می سازد. اما هرچقدر که این تناسب موسیقی با حال و احوال سایبرپانکی بازی همخوانی داشته باشد باز هم تنبلی سازندگان بیشتر به چشم می آید که به فکر ساخت موسیقی های دیگری برای بازی نبوده و به همان همیشگی اکتفا کرده اند!
تنها خلاقیتی که آن ها در این بخش به کار برده اند این است که برای جلوگیری از عادت کردن گوش مخاطب به این تم مداوم ، آن را در بعضی موارد ریمیکس کرده و به خورد طرفداران داده اند. هرچند که در بعضی مراحل معدود موسیقی هایی جدا از آهنگ اصلی نیز به گوش می خورد اما هیچ کدام از آن ها جذابیت موسیقی اصلی را نداشته و بعد از اتمام بازی در یاد نخواهند ماند.
صداپیشگی بازی بی روح و پیش پا افتاده است. به جز شخصیت روبوکاپ که صداپیشگی اش را خود جناب پیتر ولر Peter Weller)) انجام داده است و هنوز جذابیت پیوسته خودش را به همراه داشته تا بتواند به کاراکتر پلیس آهنی روح ببخشد، مابقی صداپیشگان اثری فراموش شدنی را از خود به جا گذاشته اند و آن جور که باید و شاید نتوانسته اند شخصیت و احساسات کاراکترهای خودشان را با توجه به نوع موقعیت هایی که در داخل آن قرار دارند، به نمایش بگذارند. از طرف دیگر ناهماهنگی بین صدا و حرکت لب شخصیت ها نیز گاهی اوقات در ذوق می زند و برای بازی ای که در سال 2023 عرضه شده است اینگونه ایرادات غیرقابل بخشودنی است و کم حوصلگی استودیوی Teyon را نشان می دهد.
صداگذاری سلاح های قابل استفاده به غیر از AUTO-9 نیز جوری به رخ کشیده شده است که با شنیدن آن ها یاد صدای تفنگ های اسباب بازی خواهید افتاد و به نمونه های واقعی آن ها در دنیا شباهت زیادی ندارند اما در مقابل صدای محیط و انفجارها رضایت بخش بوده و مخاطب را در حس و حال نبرد با خود به خوبی همراه می کند. اگر چه که بخواهیم موارد مختلفی از بازی روبوکاپ را مورد ارزیابی قرار دهیم بی شک بخش صداپیشگی ، قسمتی فراموش شده و ناپایدار خواهد بود.
امیدواریم از بررسی بازی Robocop: rogue city لذت برده باشید. به نظر شما بازی Robocop: rogue city توانسته عنوانی در خور فرنچایز Robocop باشد یا ناامیدکننده ظاهر شده است؟
خلاصه بگم...
شکی نیست که بازی RoboCop: Rugue City تا به امروز بهترین بازی ساخته شده از پلیس آهنی در قالب نمادی از قانون در شهر دیترویت است که با تمام مشکلات و کاستی هایش آن را به یکی از آثار مورد توجه در بخش ویدیوگیم تبدیل کرده است. اگر بتوانید از برخی موارد اشاره شده در متن چشم پوشی کنید، روبوکاپ برای 10 الی 15 ساعت شما را سرگرم کرده و از تجربه کردن داستانی دیگر از الکس مورفی لذت خواهید برد.
What is your opinion about this article?
submit Comment