این روزها ساخت ریمیک، ریمستر و هرنوعی عرضهی دوبارهی عناوین قدیمی به کسبوکاری داغ برای سازندگان تبدیل شده است. برخی از این ریمیکها بازی اصلی را فراتر از مرزهای گذشتهی خود برده و تجربهای ماندگار برای هواداران قدیمی و جدید فراهم آوردهاند. هرچند تمرکز بر روی تولید بازسازیهای پیاپی ممکن است خلاقیت سازندگان را محدود کند، اما نمیتوان از اهمیت و تأثیر این عناوین بازسازیشده در سالهای اخیر چشمپوشی کرد. موج ساخت ریمیکها باعث تولید عناوین فوقالعادهای مانند Resident Evil 4 و Silent Hill 2 شده است؛ پس منطقی است که هواداران به فکر بازیهای دیگری بیفتند که لیاقت چنین برخوردی را دارند. با اورگیم همراه باشید.
Fallout: New Vegas
بازی Fallout: New Vegas که بهنظر بسیاری از هواداران بهیادماندنیترین اثر از سری Fallout است، سالهاست علاقه و توجه بازیکنان را بهخود جذب کرده است. اصلیترین دلیل محبوبیت این عنوان نویسندگی متفاوت و جذاب آن است. شما پس از برخورد گلولهای به مغزتان، در میان یک جنگ تمامعیار بین قبایل و حزبهای مختلف افتادهاید و باید تصمیم بگیرید با چه کسانی دوست و با چه کسانی دشمن خواهید بود و در نهایت، سرنوشت لاسوگاس در این دنیای پساآخرالزمانی را مشخص کنید.
در نگاه اول، کهنهترین چیزی که درباره این عنوان بهنظر میآید، سیستم مبارزات قدیمی آن است. اما با کمی تحقیق و نگاه به تاریخچه این عنوان، میتوان فهمید که مقدار زیادی از محتوای آن که برای عرضه برنامهریزی شده بود، هیچوقت در بازی نهایی قرار نگرفت. دلیل آن نیز زمان ۱۸ ماهه استودیو Obsidian برای ساخت این بازی بود که برای عنوانی در سبک RPG و با چنین عظمتی بسیار کم است. پس اگر این عنوان فرصتی دوباره در قالب یک ریمیک دریافت کند، میتواند محدودیتهای قبلی خود را کنار زده و از نسخه اصلی خود پیشی بگیرد.
Prototype
در زمان عرضه خود، بازی Prototype در ژانر بازیهای ابرقهرمانی انقلابی بود. جهانی باز با شخصیتی کاملا اورجینال در کنترل شما که اعمالش بهمعنی نجات و محافظت از مردم نبود، بلکه تنها هدف او کشف دلیل پیدا کردن قدرتهای خود و البته، انتقام بود.
حتی شاید بتوان گفت عادلانه نیست که این بازی را یک بازی ابرقهرمانی بخوانیم. سیستم مبارزه خونین این بازی طوری به ذهن شما دست میبرد که به انسانهای بیگناه در خیابان صرفاً بهعنوان وسیلهای برای افزایش جون خود نگاه کنید. این عنوان هرچند ایدههای جدیدی را در زمان خود وارد دنیای بازی کرد، اما حال بعد از گذشت ۱۶ سال از عرضه این عنوان، بسیاری از ماموریتها، قدرتها و طراحی کارکترهای آن بسیار ساده و در برخی موارد تکراری بهنظر میرسند. البته اگر قسمت جدیدی از این عنوان ساخته شود نیز میتواند تمام این موارد را از نو بازسازی کرده و آنها را بهبود دهد.
The Legend of Zelda: Ocarina of Time
شاید برای هواداران ایرانی اسم این عنوان آنقدر آشنا نباشد. پس بگذارید برایتان بگویم که این عنوان با نمره ۹۹ در متاکریتیک بالاترین رده را در میان بازیهای نقد شدهی این سایت دارد! اگر Prototype یک انقلاب در ژانر بازیهای ابرقهرمانی باشد، بدون شک بازی The Legend of Zelda: Ocarina of Time انقلابی در تمام بخشهای دنیای گیم بوده است. این عنوان نه تنها سری زلدا را در یک دنیای جدید و سه بعدی تجسم دوباره کرده است، بلکه با داستان تاثیرگذار، محیطها و پازلهای خود که تابهحال در صنعت گیم مشاهده نشده بودند، معنی طراحی یک بازی را برای همیشه تغییر داد!
بااینکه این بازی بهزودی ۲۷ سالگی خود را جشن میگیرد، اگر به تجربهی این عنوان بپردازید، متوجه این قدمت طولانی نمیشوید. پس با مقداری بهبود بر گرافیک و پولیش گیمپلی میتوان این بازی را بهراحتی برای مخاطبان نسل جدید که آن را تجربه نکردهاند، ارائه داد. هرچند میتوان بازسازی این عنوان را یک قدم جلوتر برد و با اضافه کردن مراحل و محیطهای جدید تجربه بازی را از آن چیزی که هست و نیست نیز وسعت داد. فعلا اما باید منتظر ماند و دید که نینتندو در قبال این بازی فراموش نشدنی خود چه خواهد کرد.
Star Wars: The Force Unleashed
دنیای جنگ ستارگان بسیار عظیم و تقریباً بیانتها است؛ در نتیجه بازیهای زیادی جای خود را در جهان این مجموعه پیدا کردهاند که از جدیدترین آنها میتوان به عناوین دوستداشتنی Jedi Survivor و Jedi Fallen Order اشاره کرد. اما بسیار قبلتر از این دو عنوان بازیای وجود داشت که همانند این سری، شمشیر نوریای بهدست شما داده و از شما میخواست که دشمنان خود را متوقف کنید. با این تفاوت که شما دیگر برای عدالت و نجات جان بیگناهان نمیجنگیدید، بلکه خدمتکاری برای نیروهای شر و تاریک بودید که با رعدوبرق کوهی از اجساد را بهجا میگذاشتید!
بازی Star Wars: The Force Unleashed چه در زمان خود و چه این روزها سیستم مبارزهای بسیار لذت بخش و روان را داراست که به بازیکن اجازه میدهد قدرت را در حرکات و ضربات خود کاملاً حس کند. هر چند بسیاری این عنوان را یک تقلید از سری God of War میدانند، بهنظر من چنین القابی کملطفی به Star Wars: The Force Unleashed است. میتوان گفت که تنها چیزی که در مورد این بازی تاریخمصرفگذشته است، گرافیک آن است و یک ریمیک، یا حتی یک ریمستر این عنوان را برای بسیاری از هواداران مجدداً زنده خواهد کرد.
Deus Ex
طرفداران ژانر ایمِرسیوسیم بدون شک با بازی Deus Ex آشنایی کامل دارند. عنوانی که با انتخابهای بسیاری که در پرداختن به مشکلات مختلف در یک مرحله به شما میدهد، شما را مجبور میکند در برخورد با مسائل، خلاقانه فکر کنید. همیشه تصمیمهای شما به شلیک کردن و یا صحبت کردن خلاصه نمیشود و اگر ایدهای برای رسیدن به هدف خود دارید، بازی شما را تشویق میکند که آن را دنبال کنید. همین آزادی عمل بود که Deus Ex را به یکی از موفقترینهای Immersive Sim تبدیل کرد.
هرچند عناوینی مانند Thief، System Shock و Prey نیز شاهکارهایی در ژانر Immersive Sim هستند، با گذر زمان اما بهنظر میرسد که کمتر بازیای در این سبک توانسته چنین حس آزادی عملی را به مخاطبان القا کند. موضوعی که حتی عناوین بعدی این مجموعه هم کاملاً در آن موفق نبودند. برای همین اهمیت زیادی دارد که Deus Ex توسط نسل جدیدی از بازیکنان تجربه شده تا ژانر Immersive Sim مجدداً برای مخاطبان جذابیتهای خود را نشان دهد! بازسازی این اثر نیاز است، زیرا حقیقت این است که سیستمهای مخفیکاری، مبارزه و گرافیک این عنوان تا حد زیادی از دور خارج شده!
داستان فوقالعاده این عنوان نیز بدون شک با عمق و فلسفه خود بسیاری از بازیکنان را شگفتزده خواهد کرد، اما تا زمانی که چنین اثری در میان زنجیرهای محدود ساخت بازی در زمان خود گیر افتاده است، شاید کمتر کسی درحالحاضر بهسراغ آن برود، که واقعا ناراحتکننده است.
در نهایت صنعت گیم نباید بخش زیادی از تمرکز خود را بر روی بازسازی چیزهایی که قبلاً ساخته است بگذارد، زیرا این روند ممکن است هم بازیسازان و هم ناشران را از نگاه به سوی جلو و خرج خلاقیت در تولیدات خود باز بدارد. بااینحال نمیتوان اهمیت ریمیکها و ریمسترها را در دنیای امروزهی گیم نادیده گرفت. برخی بازیها لیاقت شانسی دوباره و فرصت تجربه شدن بهدست نسل جدیدی از گیمرها را دارند.
هر چند یک بازی بازسازی شده هرچقدر هم که به نسخه اصلی خود نزدیک باشد، باز هم یک بازی دیگر است. این چیز بدی نیست؛ گاهی خوب است که سعی کنیم ایدههای گذشته خود را با منابع جدید بهتر اجرا کنیم. البته تا وقتی اصالت آن ایده اصلی را در ذهن نگه داریم.
اورگیم را همراهی کنید و مانند همیشه نظرات خود را با ما بهاشتراک بگذارید. بهنظر شما دیگر چه بازیهایی لیاقت ریمیک شدن را دارند؟
نظر شما در مورد این مطلب چیه؟