اورگیم

شروع طوفانی؛ 6 بازی ترسناک با بهترین اوپنینگ

شروع طوفانی؛ 6 بازی ترسناک با بهترین اوپنینگ

در این متن باهم بهترین آثار ترسناک را با معیار قراردادن بهترین افتتاحیه‌ها مورد بررسی و رده‌بندی قرار می‌دهیم.

- اندازه متن +

احتمالا تاکنون به تماشای حداقل یک فیلم ترسناک نشسته‌اید؛ فیلم‌هایی که گاهی می‌توانند مهیج، تاثیرگذار و حتی برای برخی آزاردهنده باشند، همین مؤلفه‌هاست که آثار این ژانر را منحصربه‌فرد می‌سازد. آثاری که با ظرافتی خاص از صفحه‌های نمایش خارج می‌شوند و به ذهن و روح شما نفوذ و بعضاً در همان‌‎جا جا خوش می‌کنند. در ادامه با اورگیم همراه باشید.

آثار تصویری و نمایشی مثل فیلم و بازی همگی کار خود را از روی چند برگ کاغذ شروع می‌کنند و سپس به عرصه‌ی تصویر پا می‌گذارند، چند برگ کاغذی که می‌تواند نام‌های مختلفی به‌خود بگیرد؛ فیلم‌نامه، بازی‌نامه و یا هرچیزی که اسمش را بگذاریم همگی در نهایت از ساختارهای نمایش‌نامه نویسی پیروی می‌کنند.

یک نمایش‌نامه‌ی صحیح از پرده‌های مختلفی تشکیل می‌شود؛ در پرده‌ی آغازین معمولاٌ شخصیت‌های نمایش‌نامه به تماشاگران معرفی می‌شوند، سپس نمایشنامه به شرح مختصری از شخصیت‌ها می‌پردازد و جزئیات کرکتر آن‌ها را به صورت خلاصه شرح می‌دهد. پرده‌های بعدی هم به روایت داستان و مابقی می‌پردازند که در اینجا مورد بحث نیست، اما نتیجه‌ای که از این صحبت‌ها می‌گیریم این است که هرکدام از انواع متون نمایشی دارای بخش مهمی به‌نام مقدمه هستند که یکی از مهمترین بخش‌های نمایشنامه است و می‌تواند بیشترین اثر را بر روی میزانسن یک نمایش داشته باشد. اهمیت مقدمه در داستان‌‎ها و روایت‌های ترسناک به اوج خودش می‌رسد؛ جایی که نویسنده باید زمینه‌های اثرگذاری را در ذهن تماشاگر ایجاد کند.

اگر بخواهم با یک مثال ملموس بگویم، این آماده‌سازی مانند زمانی‌ست که در حال تماشای یک فیلم ترسناک هستید و در بخشی از صحنه ناگهان سکوت می‌شود و تصویر بر روی یک نقطه متمرکز و ثابت می‌ماند، اینجا جایی‌ست که کارگردان روان مخاطب را دقیق نشانه رفته و همه‌چیز آماده است تا تیر خودش را رها کند؛ ناگهان تغییری غیرمترقبه در تصویر ایجاد می‌شود و سکوت می‌شکند، مخاطب غافلگیر می‌شود و از جای خود می‌پرد؛ تکنیکی که امروزه به آن جامپ اسکِر (Jump Scare) می‌گویند.

حال همین تکنیک به‌ظاهر ساده را تطبیق دهید با بخشی از یک داستان و تعمیم دهید به یک نمایشنامه‌ی کامل، البته لازم به ذکر است مثالی که پیش‌تر زده شد بیشتر با دکوپاژ نمایش در ارتباط است تا میزانسن، گرچه که این دو مفهوم کاملا باهم در ارتباط اما متفاوت از هم هستند، ولی درنهایت می‌تواند به بیان و درک راحت تر اهمیت مقدمه و پیش‌زمینه داستان کمک کند.

اکنون می‌توان نتیجه گرفت که حتی در یک اثر تعاملی ترسناک هم، مقدمه نقش بسیار حیاتی و مهمی را ایفا می‌کند و بذر ترس‌های داستان را از ابتدا در دل مخاطب می‌کارد.

مقدمه در بازی‌های ویدیویی می‌تواند همان ساعات ابتدایی بازی را شامل شود؛ جایی که بازیکن در آن، با شخصیت‌ها، محیط‌ها و ابزار(المان‌های اثرگذار در گیم‌پلی) آشنا می‌شود. در دنیای ویدئوگیم، این بخش از بازی را بخش افتتاحیه یا Opening می‌خوانند. با من در اورگیم همراه باشید تا باهم بهترین آثار ترسناک را با معیار قراردادن بهترین افتتاحیه‌ها مورد بررسی و رده‌بندی قرار دهیم.

5. امنژیا د دارک دیسنت (Amnesia The Dark Descent)

شروع طوفانی؛ 6 بازی ترسناک با بهترین افتتاحیه‌ها amnesia the dark descent

Amnesia The Dark Descent اگر ترین نباشد قطعا یکی از بزرگترین و بهترین آثار ترسناک مستقل (Indie) تاریخ خواهد بود، همان‌طور که از نامش پیداست Amnesia (فراموشی)، رویدادی‌ست که بازی‌های این سری با آن شروع می‌شود و از همان اول کنجکاوی زیادی را در سر بازیکن ایجاد به‌وجود می‌آورد. امنژیا از همان دقایق ابتدایی شروع به طرح سوالات مختلف و مرموزی می‌کند که می‌تواند شروع بسیار خوبی برای یک اثر ترسناک باشد.

بازی در آغاز، داستان مردی را روایت می‌کند که به سختی هوشیار است و میگوید که باید به یاد بیاورد؛ او به مرور، اطلاعاتی همچون نام و مکان تولدش را به یاد می‌آورد، اما این کافی نیست چرا که چیزهای خیلی مهم‌تری برای یادآوردی وجود دارد. پس از این شما باید در محیط وهم‌آلود بازی بگردید و در پی سرنخ‌هایی بگردید که برخی از آنها سوالات جدید در ذهن شما ایجاد می‌کند.

سبک گیم‌پلی امنژیا د دارک دیسنت و مکانیک‌های جذاب همراه با محیط وهم‌آلودش بدل به معجونی از جنس ترس می‌شوند که با روح و روان شما بازی خواهدکرد و در خاطرتان خواهد ماند.

درنهایت علت وجود این بازی دراین لیست، افتتاحیه جذاب آن است که با کاشتن سوالاتی درذهنتان شما را به ادامه دادن و برداشت کردن پاسخ آن‌ها ترغیب می‌کند. ناگفته نماند که امنژیا د دارک دیسنت در سال 2010 منتشر شده و از منظر گرافیک و کیفیت تصویربا بازی‌های امروز فاصله دارد که ممکن است  تجربه‌ی آن را برای برخی بازیکنان، به ویژه گیمرهای نسل جدید سخت کند.

4. رزیدنت ایوِل ۳ ریمیک (Resident Evil 3 Remake)

شروع طوفانی؛ 6 بازی ترسناک با بهترین افتتاحیه‌ها resident evil 3 remake

Resident Evil 3 سومین نسخه از فرنچایز محبوب رزیدنت ایول، یکی از بهترین Opening یا افتتاحیه‌ها را در بین نُسخ این مجموعه دارد. گرچه به عقیده بسیاری از طرفداران این نسخه ضعیف‌ترین ریمیک بین بازسازی‌های شماره‌های دیگر این فرنچایز است؛ اما همچنان عده کمی از گیمرها آن را ریمیک شایسته‌ای برای رزیدنت ایول ۳ اورجینال می‌دانند؛ اگر بخواهیم بی‌طرفانه بگوییم این ریمیک نقاط مثبت زیادی دارد که حتی با وجود مشکلات عدیده نمی‌توان آن‌ها را نادید گرفت، همانند اوپنینگ بسیار جذاب و طوفانی آن که در این مقاله به جزئیات آن خواهیم پرداخت.

پس از شروع بازی و تماشای تیتراژ و ویدیوی مقدمه، شما در نقش جیل ولنتاین، کاراکتر معروف و محبوب سری بازی‌های رزیدنت ایول، در خانه خود از خواب بیدار می‌شوید و کنترل بازی را به دست می‌گیرید. اگر وارد حمام بشوید و به آینه‌ی روشویی نگاه کنید، با تصویری غیرمنتظره روبه‌رو می‌شوید، رویدادی کابوس‌وار که از همان لحظه و به‌مرور شروع می‌شود تا شما را رفته رفته در دنیای تاریک و هیجان انگیز رزیدنت ایول ۳ غرق کند.

رویداد افتتاحیه این بازی دارای اغلب ویژگی‌هایی‌ست که منجر به خلق یک اوپنینگ موفق و تاثیرگذار می‌شوند؛ شروع کوبنده، پیشروی و اوج‌گیری به‌تدریج، رویارویی اولیه با باس نهایی، صحنه‌های هیجان انگیز و استرس‌زا؛ همگی درکنار هم یک افتتاحیه به‌یاد ماندنی برای Resident Evil 3 رقم می‌زنند.

با همه‌ی این تفاصیل، Resident Evil 3 Remake بازی سرگرم‌گننده و جذابی‌ست که با اوپنینگ طوفانی خود می‌تواند شما را تا انتها با خود همراه کند.

3. سوما (SOMA)

شروع طوفانی؛ 6 بازی ترسناک با بهترین افتتاحیه‌ها Soma

SOMA را می‌توان یکی از بهترین و خلاقانه‌ترین بازی‌های ترسناک تاریخ لقب داد؛ ترکیب داستان مسحورکننده، گیم‌پلی خلاقانه و فضاسازی تاریک،‌ این بازی را به یک تجربه عمیق و فراموش‌نشدنی بدل می‌کنند. متاسفانه در میان بازی‌های منتشر شده در سال ۲۰۱۵ این بازی میزان توجهی که لایقش بود را از مردم دریافت نکرد، اما درمیان طرفداران ماندگار شد و هواداران پر و پا قرص زیادی پیدا کرد.

با شروع داستان شما در نقش سایمن جَرِت (Simon Jarrett) کنترل بازی را به دست می‌گیرید. سایمن در خانه خود از خواب بیدار می‌شود و قرار است که عصر همان روز به یک جلسه درمانی برود، جلسه‌ای که به نوعی قرار است با روشی نوین درمان بیماری شما را ممکن کند؛ اما این روش مستقیما با ساختار مغز سر و کار دارد و سایمن قرار است اولین نفری باشد که خود را تحت این روش درمان قرار می‌دهد.

فضای مبهم و پیچیده بازی از همان ابتدا شما را جذب خود می‌کند، رفته رفته زمانی که به اولین رویداد مهم بازی می‌‌رسید سوال‌های بسیاری در ذهن شما ایجاد می‌شود که پاسخ آنها را با گشت و گذار در محیط بازی خواهید یافت؛ اما نه به همین سادگی، زیرا حقایق عجیب و غیرمنتظره‌ای در پس محیط‌های ترسناک و تاریک سوما پنهان شده‌اند که انتظار شما را می‌کشند.

SOMA به خودی خود یکی از بهترین اتمسفر‌های موجود در ژانر وحشت را برای شما به ارمغان می‌آورد؛ به لطف رویداد افتتاحیه ظریف و ماهرانه بازی، عمق اتمسفر بازی دوچندان می‌شود و شما را با خود به دنیای ربات‌های دیوانه، کشتی‌های غرق شده و صداهای مبهم می‌برد. بعد از گذشت این همه سال، سوما هنوز هم ارزش تجربه را دارد.

2. لست آو آس (The Last of Us)شروع طوفانی؛ 6 بازی ترسناک با بهترین افتتاحیه‌ها The Last of Us

The Last of Us اولین بار در سال 2013 منتشر شد و به نقطه عطفی در صنعت گیمینگ بدل شد. این بازی مرزهای ژانر Survival-Horror (وحشت-بقا) را درهم شکست و توانست به سطوح جدیدی در تکنیک، تصویر و داستان‌گویی سعود کند که تا آن‌زمان دست‌نیافتنی بود.

پس از شروع بازی و‌ عبور از منوی اصلی، شما شاهد رونمایی از شخصیت جوئل (Joel)، مردی میانسال و پدری مهربان خواهید بود که درحال وقت گذراندن با تنها دخترش است؛ ظاهراً آن‌شب، شب تولد جوئل است و دخترش او را با هدیه‌ای غافلگیر می‌کند، یک ساعت مچی خاطره‌انگیز. پس از آن در پی اتفاقاتی بیماری زامبی‌واری در شهر شایع می‌شود که مردم عادی را تبدیل به موجودات خطرناک می‌کند. تعلیق فضا زمانی که در نقش سارا (دختر جوئل) در خانه تنها هستید، تعقیب و گریز و اضطراب پس از آن، و یک تراژدی به‌موقع، که پیش‌زمینه‌ی شروع جریانات اصلی بازی خواهد بود.

بازی در ابتدا درون محیطی آرام و گرم آغاز می‌شود و رفته‌رفته این آرامش را بهم می‌ریزد تا هم بازیکن بیشتر درجریان بازی غرق شود و هم با شخصیت‌های بازی همذات‌پنداری کند. تعلیق های کوتاه و کاربردی، صحنه‌های تأثیر‌گذار و بعضاً هیجان انگیز شروع بازی را رقم می‌زنند. همچنین لست آو آس در افتتاحیه‌ی خود کاشت‌های داستانی جالبی انجام می‌دهد که در ادامه بازی آنها را برداشت می‌کند.

درنهایت The Last of Us با شروع خیره کننده و تأثیرگذارش یکی از بهترین افتتاحیه‌های تاریخِ ویدیوگیم را رقم می‌زند و لیاقت قرارگیری در رتبه دوم این لیست را از آن خود می‌کند. پس از عرضه‌ی نسخه دوم (The Last of Us 2) در سال 2020، نسخه‌ی اول این بازی یک ریمیک باکیفیت دریافت کرده، که ارزش تجربه‌ی آن را دوچندان می‌کند.

1.سایلنت‌هیل 4 (Silent Hill 4: The Room)

شروع طوفانی؛ 6 بازی ترسناک با بهترین افتتاحیه‌ها Silent Hill 4

Silent Hill 4: The Room به عقیده خیلی‌ها آخرین همکاری مستقیم کونامی و تیم‌سایلنت بود؛ تیمی که از خلق سایلنت هیل تا تبدیل شدنش به یکی از سمبل‌های ژانر وحشت با آن همراه بوده است. تیم‌سایلنت با ساخت نسخه چهارم این سری فرمول جدیدی را در بازی‌اش پیاده‌سازی کرد، سایلنت‌هیل ۴ متفاوت از هر سایلنت‌هیلی بود که تا آن زمان منتشر شده؛ از قضا فرمول جدید سازندگان جواب داد و این نسخه را به یکی از ترسناک‌ترین و نمادین‌ترین نُسَخِ سایلنت‌هیل بدل کرد.

در نسخه چهارمِ Silent Hill شما در نقش مردی به نام هِنری تاونشند (Henry Townshend) قرار می‌گیرید که به تازگی به اتاق 302 در آپارتمانی در شهر اشفیلد نقل مکان کرده است؛ هنری پنج روز پس از اقامتتش در اتاق 302 شروع به دیدن خواب‌های عجیبی می‌کند. در این خواب‌های آشفته او در نسخه‌ای جهنمی از اتاق 302 گرفتار شده و نمی‌تواند آن را ترک کند؛ بعد از آن هنری از کابوس ترسناک خود بیدار می‌شود درحالی که رویای شوم او به واقعیت پیوسته…

روایت کوتاه و جسورانه‌ی ابتدای بازی، با چند خط متن شما را وارد دنیای Silent Hill 4 می‌کند؛ پس از آن، بازی با تجربه خواب هنری اولین چشمه‌ی ترس سایلنت‌هیلی را به بازیکن نشان می‌دهد. پس از تجربه آن خواب ترسناک، هنری بیدار می‌شود، اینجا همان‌جاییست که با خود می‌گویید:«خب خداروشکر، همه‌اش یک خواب بود.»، غافل از اینکه اکنون در کابوس خود زندگی می‌کنید.

پس از بیدار شدن و صحبت با تلفن، زمانی که متوجه می‌شوید سیم تلفن در پریز برق نیست، نقطه‌ایست که به شما نشان می‌دهد، از قلمرو واقعیت خارج شده و به قلمرو حقیقت وارد شده‌اید، جایی که سایلنت‌هیل در آن جریان دارد. زمانی که از اتاق خارج شده و در هال اصلی اتاق قدم می‌گذارید با صحنه عجیبی روبرو می‌شوید؛ درِ اصلی اتاق با زنجیرهای بزرگ و تودر تو قفل شده است، به‌طوری که گویا فردی با عجله و ترس آن را مهر و موم کرده و پا به فرار گذاشته؛ ما را در این اتاق تنها گذاشته و رفته با یک پیام: «بیرون نرو والتر!».

هرچه می‌گذرد ماجرا عجیب تر می‌شود؛ به نظر می‌رسد که تنها راه خروج از این اتاق سوراخی سیاه و وحشتناک در دیوار حمام است، سوراخی که به ناکجا ختم می‌شود، ناکجایی که مقصد مُقَدَّرِ «هنری» خواهد بود.

سایلنت‌هیل ۴ یک شاهکار بی‌همتاست که لایه‌های جدیدی از ترسِ روانشناختی را هویدا می‌کند؛ سایلنت‌هیل ۴ از دلِ بَهمِ مطلق زاییده می‌شود و تا انتها مخاطب خود را در جریانِ مواجی از ابهام غرق می‌کند. اثری که در دوران خود برترین بود و به طور قطع هنوز هم برای علاقه‌مندان ژانر وحشت ارزش تجربه را دارد.

باتشکر از شما خواننده عزیز که تا انتهای این مقاله با من همراه بودید. زیبایی‌های ژانر وحشت بی‌پایان است، با من بمانید تا در متن‌های آینده لایه‌های عمیق احساسات انسان را کاوش کنیم، یاد بگیریم و لذت ببریم.

نظر شما مخاطب عزیز اورگیم درمورد این لیست چیست؟ فکر می‌کنید جای کدام بازی ترسناک در این لیست خالی‌ست؟ نظرات و پیشنهاداتِ سازنده‌ی خود را در بخش کامنت‌ها با ما در میان بگذارید.

درباره نویسنده

محمدیاسر نصیری

مدیر گروه رسانه ای اورگیم دانشجوی رشته‌ی سینما، دانش آموخته رشته‌های Game Desigm, Level Design و Narrative Design در انستیتو ملی بازی‌سازی، کارشناس SRE و CX فعال حوزه گیم، سینما و موسیقی

ارسال دیدگاه
0 دیدگاه

نظر شما در مورد این مطلب چیه؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *